به گزارش روابط عمومی جمعیت امام رضایی ها به نقل از خبرگزاری فارس، مریم شریفی نوشت: «سیل هم شد دلیل لغو مراسم عروسی؟! شما فقط تعداد مهمانان رو اعلام کنید. شام عروسی با ما.» اهالی روستای «سایانی» از توابع چابهار، در روزهای خودنمایی باران و سیلاب، انتظار هر پیشنهادی را داشتند جز تقبل شام مراسم عروسی زوج جوان روستا از طرف جمعیت امام رضاییها. جهادگران این نهاد مردمی اما پاشنههای همتشان را ورکشیدند و مثل همیشه داوطلبانه وسط میدان آمدند؛ این بار برای اینکه نگذارند مراسم ازدواج دو جوان، غریبانه و سوت و کور برگزار شود.
آنها به نیابت از حامیان جمعیت امام رضاییها، به یاد ماندنیترین هدیه را به عروس و دامادی دادند که سیل، عزمش را جزم کرده بود برای خراب کردن بهترین شب زندگیشان. اینطور بود که در میانه مراسم عروسی زوج جوان چابهاری زیر بارش شدید باران، آنچه به گوش میرسید، فقط صدای همدلی و شادی بود…
پل عجیب و غریبی که سبب خیر شد«فاز اول امدادرسانی جمعیت امام رضاییها به هموطنان در مناطق سیلزده جنوب استان سیستان و بلوچستان که شامل توزیع بستههای ارزاق، تامین غذای گرم و توزیع بستههای بهداشتی است، از بیش از یک هفته قبل، در جریان است. اما به روال همیشه، ما در تدارک یک خدمترسانی بلندمدت هم در این مناطق در زمینه احیای زیرساختها هستیم. بر همین اساس، شروع به تحقیقات میدانی در روستاهای سیلزده کردهایم تا با شناخت ضروریترین نیازها، در ادامه، فاز دوم امدادرسانی را شروع کنیم.»
«سعید حکیمشاه»، کارشناس اجرایی و پشتیبانی جمعیت امام رضاییها که این روزها به همراه یک تیم تخصصی، ماموریت شناسایی نیازهای زیرساختی مناطق سیلزده را بر عهده دارد، در ادامه، ما را میبرد به یکی از بازدیدهای خاصشان و میگوید: «یکی از روزها، گذرمان به روستای «سایانی» در بخش «پیر سهراب» در شهرستان چابهار افتاد. چیزی که بیش از همه توجه ما را جلب کرد، وضعیت راه ارتباطی میان این روستا و دیگر روستای این محدوده بود. وسط این دو روستا، یک رودخانه دائمی وجود دارد و تنها راه ارتباطی آنها، یک لوله پلاستیکی به قطر 10، 15 سانتیمتر است که روی رودخانه کشیده شده! اهالی روستا مجبورند دستشان را به یک سیم بگیرند و در وضعیتی بسیار ناایمن، از روی همین لوله باریک، عرض آن رودخانه را که 10 متر عمق دارد، طی کنند!
همین شرایط عجیب باعث شد این روستا را در فهرست برنامههای فاز دوم کمکرسانی جمعیت قرار دهیم. به احتمال قوی، یک پل «نفر رو» روی این رودخانه خواهیم ساخت تا اهالی دو روستا با امنیت کامل بتوانند از روی آن تردد کنند. اما ماجرای روستای سایانی به همینجا ختم نشد…»
*عکس، تزیینی است
وقتی عروس و داماد هم در مراسم ازدواجشان، مهمان میشوند!
«زمانی که در روستا حضور داشتیم، متوجه شدیم همان شب قرار است دختر و پسر جوانی به خانه بخت بروند اما بدون مجلس عروسی. ماجرا از این قرار بود که سیل، شرایط سخت آن زوج را بغرنجتر کرده بود. عروس و داماد، هر دو، پدرشان را از دست داده بودند و حمایتگری نداشتند. از آن طرف، به دلیل شرایط بعد از سیل و نزدیک بودن ماه مبارک رمضان، مواد غذایی در مناطق سیلزده، کمیاب و گران شده بود.
همه اینها باعث شده بود دو خانواده، قید برگزاری مراسم عروسی را بزنند. با اینکه در آن منطقه رسم دارند اهالی 2، 3 روستا از این طرف و آن طرف را برای عروسی دعوت میکنند، این دو خانواده تصمیم گرفته بودند با حضور چند خانواده از روستا، یک مهمانی کوچک و خودمانی بگیرند و عروس و داماد را سر خانه و زندگیشان بفرستند.
وقتی شرایط را اینطور دیدیم، با خودمان گفتیم: جمعیت امام رضاییها که برنامه روزانه تامین غذای گرم را در مناطق سیلزده دارد. غذای مراسم عروسی این زوج هم، میتواند یکی از قسمتهای این برنامه باشد. با همین نگاه، سراغ آقا داماد رفتیم و گفتیم: صفر تا صد شام عروسیات، با ما. هر تعداد مهمان داشته باشید، جمعیت امام رضاییها برایشان غذا تدارک میبیند.»
سعید حکیمشاه مکثی میکند و بعد، لبخندبرلب میگوید: «داماد اصلا باورش نمیشد. با توجه به شرایطی که سیل ایجاد کرده بود، او و عروس خانم، هیچ امیدی به برگزاری مراسم عروسی نداشتند و حسابی ناراحت بودند که میخواهند غریبانه و بی سر و صدا به خانه بخت بروند. داماد وقتی پیشنهاد تقبل شام عروسی توسط جمعیت را شنید، آنقدر خوشحال شد که قابل وصف نیست…»
مواد غذایی از ما، پخت شام عروسی با آشپزهای درجهیک روستا«با اینکه جمعیت امام رضاییها، یک گروه آشپزی به مناطق سیلزده اعزام کرده اما قرار شد ما مواد غذایی موردنیاز برای پخت شام عروسی را تهیه کنیم و آشپزهای روستا براساس رسم و سنت خودشان و متناسب با ذائقه اهالی روستا، غذا را بپزند. فهرست اقلام موردنیاز را گرفتیم و برای تهیهاش به شهر رفتیم.
ما صبح زود برای بازدید به آن روستا رفته بودیم و کمی بعد، از ماجرای عروسی باخبر شدیم. نشان به آن نشان که بعدازظهر، مرغ، برنج، روغن، انواع ادویههای محلی و… را تحویل آشپزها دادیم و آنها هم فوری دیگها را برای پخت غذا برای 500 نفر بار گذاشتند و همان شب، مراسم عروسی برگزار شد!»
مثل یک خواب شیرین…
برای خود جهادگران جمعیت امام رضاییها هم، آنچه آن شب در روستای سایانی رقم خورد، هنوز شبیه یک خواب شیرین و باورنکردنی است: «شب خیلی شیرینی برای همه ما بود. با اینکه باران شدیدی گرفت و سر تا پا خیس شدیم اما حسابی به همه ما خوش گذشت.
ما دلمان میخواست عروسی این زوج، به طور کامل و با رعایت همه آداب و رسوم سنتی و محلیشان برگزار شود که خاطره خوشی در ذهن عروس و داماد بماند و دلشان شاد شود. مثلا آنها رسم دارند با ساز و دهل، کوچه به کوچه میروند و شادی میکنند. با پیگیری که انجام داده بودیم، قرار بود این سنت محلی در مراسم عروسی اجرا شود اما بارش شدید باران، اجازه این کار را نداد. با این حال، همه از مراسمی که برگزار شد، خوشحال و راضی بودند.»*عکس، تزیینی است
وقتی حتی سیل هم حریف همدلی و شادی ما نیست
مخاطبان وفادار و نیکوکار جمعیت امام رضاییها و خیّران همیشه همراه این نهاد مردمی، شاید خودشان هم خبر نداشته باشند با کمکهای خرد و کلانی که به این گروه خوشنام اهدا میکنند، زمینهساز چه اتفاقهای مبارک و سرنوشتسازی میشوند. حالا همه آنها هم از راه دور، در سر و سامان گرفتن این زوج جوان چابهاری و شاد شدن دلشان، سهیم شدهاند؛ آن هم در هیاهوی غمانگیز سیلی که آمده بود تا حتی بهانههای کوچک شادی را هم بشوید و با خود ببرد.
سعید حکیمشاه، کارشناس اجرایی و پشتیبانی جمعیت امام رضاییها که هنوز هم یادآوری خاطره آن شب عروسی، لبخند به لبش میآورد، در پایان صحبتهایش میگوید: «این خواست خدا بود که در تحقیقات میدانی، مسیر ما به سمت روستای سایانی کج شود و رودخانه و راه ارتباطی عجیب روستا، بهانهای شود برای اینکه جمعیت امام رضاییها از ماجرای ازدواج این عروس و داماد، باخبر و بانی برگزاری مراسم عروسیشان شود.
دلمان میخواست خبر این اتفاق خوب، منعکس و شادیاش در همه ایران منتشر شود تا همه ببینند حتی در دل تلخترین اتفاقات مثل سیل هم، بهانههای زیادی برای شادی وجود دارد.»
*هموطنان خیّر برای مشارکت در امدادرسانی جمعیت امام رضاییها در مناطق سیلزده جنوب استان سیستان و بلوچستان، میتوانند به کانال این نهاد مردمی در پیامرسان ایتا به نشانی زیر مراجعه کنند:
پایان پیام/
بدون دیدگاه